معنی بچشک ستور در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بچشک ستور. [ب ِ چ ِ س ُ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) ستور پزشک. بیطار. (مقدمه الادب زمخشری). دام پزشک. ستور پزشک. پزشک ستور. و رجوع به پزشک شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر