معنی بپا شدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بپا شدن. [ب ِ ش ُ دَ] (مص مرکب) بر پا شدن. پا شدن. برخاستن. بر پای شدن. راست ایستاده شدن. (آنندراج). راست ایستادن. (ناظم الاطباء). || بمجاز، آفریده شدن. مستقر شدن. پدید آمدن. و رجوع به بپای شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر