معنی بو فروختن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
بو فروختن. [ف ُ ت َ] (مص مرکب) مصدر بوفروش. (آنندراج). عطاری کردن. || مشک فروختن. (فرهنگ فارسی معین).
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) عطاری کردن، مشک فروختن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.