معنی بور ابرش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بورابرش. [رِ اَ رَ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) اسبی که سرخ رنگ و دارای خالهای سفید باشد:
سیه چشم بورابرش و گاودم
سیه خایه و تند و پولادسم.
فردوسی.
یکی بور ابرش به پیشش بپای
نه آرام دارد تو گویی بجای.
فردوسی.
و رجوع به ابرش شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر