بهره مند در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
دارای بهره و نصیب، سودبرده، کسی که از چیزی یا کاری سود و بهره برده باشد،
متمتع
نایل
متمتع
نائل
کامیاب
نایل
برخوردار، بهرهور، رستیخوار، کامیاب، متمتع، محتظی، محظوظ، مستفید، مستفیض، منتفع،
(متضاد) بیبهره، محروم
دارای بهره و نصیب، کامیاب، مستفید، متمتع، برنده سود برده سود برده
سودمند