معنی بهرامی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بهرامی. [ب َ] (ص نسبی) منسوب به بهرام. رجوع به بهرامی شود.

بهرامی. [ب َ] (اِخ) ابوالحسن علی سرخسی. از شاعران عصر اول غزنوی است او در علوم ادبی ماهر و معروف بود. او راست: «غایهالعروضین » یا «غایهالعروضیین ». «کنزالقافیه » و «خجسته نامه »... وفاتش ظاهراً در اوایل قرن پنجم اتفاق افتاده است. (از فرهنگ فارسی معین). و رجوع به ابوالحسن بهرامی در همین لغت نامه و مجمع الفصحا ج 1 ص 173 و حاشیه ٔ چهارمقاله ٔ عروضی و لباب الالباب ج 2 ص 55 و 57 شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر