معنی بهانه داشتن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بهانه داشتن. [ب َ ن َ / ن ِ ت َ] (مص مرکب) عذر بیجا آوردن:
شوری ز تو غائبانه دارد
بلبل گل را بهانه دارد.
جعفربیک ولد بهزادبیک (از آنندراج).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر