معنی بنادر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بنادر. [ب َ دِ] (ع اِ) ج ِ بندر. (آنندراج) (غیاث اللغات). ج ِ عربی بندر. چنان که بنادر فارس. (یادداشت مرحوم دهخدا). بندرها. شهرهای واقع در بندر. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به بندر شود.

فرهنگ عمید

بندر

مترادف و متضاد زبان فارسی

بندرها، لنگرگاهها، شهرهای ساحلی

فرهنگ فارسی هوشیار

(تک: بندر) پارسی تازی شده بندرها (اسم) جمع بندر بندرها شهرهای واقع در کنار دریا.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر