معنی بلادانه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بلادانه. [ب َ ن َ / ن ِ] (اِ مرکب) شابیزک، که نوعی گیاه است. (از فرهنگ فارسی معین). رجوع به شابیزک شود.

بلادانه. [ب ِل ْ لا ن َ / ن ِ] (اِ مرکب) بلادن، که گیاهی است. رجوع به بلادن شود.

فرهنگ عمید

گیاهی خودرو، با برگ‌های ساده و گل‌های خاکستری‌رنگ که بومی مناطق مرطوب است و میوه، برگ و ریشۀ آن مصرف دارویی دارد، شابیزک،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر