معنی بق قجه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بق قجه. [ب ُ ق ُ ج ِ] (اِخ) دهی از دهستان کوکلان است که در بخش مرکزی شهرستان گنبد قابوس واقع است و 480 تن سکنه دارد. آب از چشمه سار. محصول آنجا غلات، حبوب، لبنیات، ابریشم و صیفی. شغل اهالی آن زراعت و گله داری. صنایع دستی زنان بافت پارچه های ابریشمین و نمدمالی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر