معنی بقاری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
بقاری.[ب ُ را / ب ُق ْ قا را] (ع اِ) بلا و بدبختی. (از ناظم الاطباء). بلا. (منتهی الارب). داهیه. (اقرب الموارد). بلا. (آنندراج). || دروغ صریح. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). کذب. (اقرب الموارد).
بقاری. [ب َق ْ قا] (ص نسبی) منسوبست به بقر که گاوداری را افاده میکند. (از سمعانی).
فرهنگ فارسی هوشیار
پتیاره، ردوغ سره (صریح)
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.