معنی بطلمیوس دهم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بطلمیوس دهم. [ب َ ل َ س ِ دَ هَُ] (اِخ) اسکندر دوم، سوتر دوم. (پادشاه مصر، 80-79 ق.م.) از 81 تا 80 ق.م. سلطنت کرد. (از ناظم الاطباء). پس از فوت لاتیرا (81 ق.م.) دختر او که زن اسکندر بود شش ماه امور دولت را اداره کرد و بعد ناپسری او که بطلمیوس دهم، اسکندر دوم نام داشت بسلطنت رسید. این پادشاه در جزیره ٔ گُس بزرگ شده بود و چندی در دربار مهرداد ششم پُنت اقامت داشت ولی بعد فرار کرده نزد سردار رومی سولاّ رفت و او به بطلمیوس دهم نصیحت کرد با زن پدر خود که ملکه بود ازدواج کند. این ازدواج بسیار شوم بود زیرا پس از ازدواج زنش را کشت و بر اثر این حادثه مردم بر او شوریده وی را کشتند. (از ایران باستان چ 2جیبی ص 2158). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر