معنی بسیا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
بسیا. [ب َ] (اِ) شراب انگور راگویند بلغت زند و پازند. (برهان) (از هفت قلزم) (انجمن آرا) (آنندراج). بلغت زند شراب انگور و خمر. (ناظم الاطباء). هزوارش، بسی یا پهلوی باتک، باده «یونکر103« »یوستی بندهش 880» (از حاشیه برهان چ معین).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.