معنی بسنده کاری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
بسنده کاری. [ب َ س َ دَ / دِ] (حامص مرکب) رضایت و خشنودی. (ناظم الاطباء). || قناعت: وان علم است و شجاعت و پاکیزگی و رادی و راستی و امانت و بسنده کاری... (ابویعقوب سجستانی).
فرهنگ فارسی هوشیار
رضایت خشنودی، قناعت.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.