معنی بسترس در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بسترس. [] (اِخ) حبیب او راست: ترجمه ٔ تاریخ هرودت به عربی چ 1886 و 1887 م. بیروت در 636 ص. (از معجم المطبوعات).

بسترس. [] (اِخ) سلیم دی. (1883- 1839م.). سلیم بن موسی بسترس از خاندان معروف بیروت است وی در همان شهر متولد شد و پدرش را بسال 1850 م. از دست داد و در دامان مادر پرورش یافت. ادبیات عرب را فراگرفت و بسال 1855 م. سفری به اروپا کرد و ببرخی از زبانهای اروپایی آشنا شد. در سال 1860 م. سفری به اسکندریه و بار دیگر سفری به اروپا کرد و در لندن تجارتخانه ای تأسیس کرد و همانجا مقیم شد. مورد لطف الکساندر دوم امپراتور و محبت دولت عثمانی قرار گرفت. در شهر ولسکستن (نزدیک لندن) درگذشت و جسدش را به بیروت نقل کردند و در مقبره ٔ خانوادگی بخاک سپردند. او راست: النزههالشهیه فی الرحلهالسلیمیه، که در آن سفر خود را به اروپا وصف کرده است چ سوریه 1856 م. در 132 ص. (از معجم المطبوعات).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر