معنی بساوایی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بساوایی. [ب ِ / ب َیی] (حامص) لامسه. (واژه های نو فرهنگستان ایران).

فرهنگ معین

(بِ) (حامص.) لمس.

فرهنگ عمید

از حواس پنج‌گانۀ انسان که سردی، گرمی، زبری، و نرمی اشیا را به‌وسیلۀ پوست درمی‌یابد، لامسه،

حل جدول

لامسه

مترادف و متضاد زبان فارسی

لامسه، لمس،
(متضاد) چشایی، بویایی، بینایی

فرهنگ فارسی هوشیار

یکی از حواس پنجگانه انسان

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر