معنی بساط انداختن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

اسباب فروختنی را در مکانی پهن کردن، فرش انداختن. [خوانش: (~. اَ تَ) [فا - ع.] (مص م.)]

فرهنگ فارسی هوشیار

انبوب انداختن خوان انداختن (مصدر) ‎-1 اسباب فروختنی را در مکانی پهن کردن، فرش انداختن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر