معنی بزم افروز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بزم افروز. [ب َ اَ] (نف مرکب) افروزنده ٔ بزم. روشنی ده بزم. مجلس افروز:
شمعهای بساط بزم افروز
همه یاقوت ساز و عنبرسوز.
نظامی.
او همه شب به باده بزم افروز
عاملانش بکار خود همه روز.
نظامی.
در چنین روزهای بزم افروز
عیش سازد بگنبدی هر روز.
نظامی.
بتانی دید بزم افروزو دلبند
بروشن روی خسرو آرزومند.
نظامی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر