معنی برچه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

برچه. [ب َ چ ِ] (از: بر + چه) چگونه. بچه منوال:
برفت او و ما از پس اندر دمان
گذشتیم تا برچه گردد زمان.
فردوسی.
همی بود تا برچه گردد زمان
بدین آشکارا چه دارد نهان.
فردوسی.
|| برای چه:
ببینم که رومی سواران که اند
سپاهی سپاهند یا برچه اند.
فردوسی.

برچه. [ب َ چ َ / چ ِ] (اِ) برچخ. برچق. یک قسم از نیزه. (ناظم الاطباء). ژوبین. زوبین.

برچه. [ب َ چ ِ] (اِ) قسمتهای کوچک مادگی که به میوه مبدل شود. (فرهنگستان).

فرهنگ معین

(بَ چَ) (اِ.) نیزه کوچک.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر