برچسب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
برچسب. [ب َ چ َ] (اِ مرکب) تکه ٔ کاغذ که بر آن نوع جنس و محل ساخت و دیگر مشخصات نویسند یا چاپ کنند و روی شیشه ها و بطریها چسبانند. قطعه ٔ کاغذی که روی اجناس چسبانند تا معرف جنس و قیمت آنها باشد. اتیکت. (فرهنگ فارسی معین).
فرهنگ معین
(بَ. چَ) (اِمر.) تکه ای کاغذ که بر آن نوع جنس ومحل ساخت و دیگر مشخصات را نوشته یا چاپ کنند و روی کالا چسبانند، اتیکت.
فرهنگ عمید
کاغذی که روی اجناس و کالاها میچسبانند و در آن نوع جنس و قیمت آن را تعیین میکنند، اتیکت،
[مجاز] تهمت، نسبت ناروا،
حل جدول
لیبل، انگ، اتیکت، نسبت ناروا
لیبل
اتیکت
مترادف و متضاد زبان فارسی
اتیکت، انگ، نسبت ناروا
فرهنگ فارسی هوشیار
قطعه کاغذی که روی اجناس چسبانند تا معرف جنس وقیمت آنها باشد
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.