معنی برهود در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

برهود. [ب َ] (ص) چیزی را گویند که نزدیک به سوختن رسیده و حرارت آتش رنگ آنرا گردانیده و زرد کرده باشد. (برهان). بیهو. و رجوع به برهودن و بیهوده شود.

فرهنگ معین

(بَ) (اِ.) نیم سوخته، چیزی که نزدیک به سوختن رسیده و حرارت آتش رنگ آن را تغییر داده باشد.

فرهنگ عمید

چیزی که نزدیک به سوختن رسیده و حرارت آتش، رنگ آن را تغییر داده باشد، نیم‌سوخته،

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) چیزی که نزدیک بسوختن رسیده و حرارت آتش رنگ آنرا تغییر داده باشد.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر