معنی برف روب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
برف روب. [ب َ] (نف مرکب) آنکه شغل برف روفتن دارد. کسّاح. || (اِ مرکب) پارو. مکسحه. (دهار). آلت روفتن برف.
فرهنگ عمید
روبندۀ برف، کسی که برف را از روی بام یا زمین میروبد،
ماشینهای مخصوص که در زمستان جادهها را از برف پاک میکنند،
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.