معنی برشاع در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
برشاع. [ب ِ] (ع ص، اِ) برشع. مرد گول دفزک بدنما و بدخو. (منتهی الارب) (آنندراج). بی دل. (مهذب الاسماء). و رجوع به برشع شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
گول، بدخوی
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.