معنی برد، برودت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ فارسی آزاد

بٌرد، بٌرودَت، (بَرَدَ -ٌ بَرٌدَ -ٌ) سرد شدن، سرد کردن، مٌردن، بخواب رفتن، تخفیف یافتن، آسان شدن، فرستادن..،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر