معنی براهین در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
براهین. [ب َ] (ع اِ) ج ِ برهان. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (غیاث اللغات) (آنندراج). برهان ها و دلیل ها و حجت ها. رجوع به برهان شود.
برهان
ادله، برهانها، بینات، حجتها، حجج، دلایل، دلیلها، فرنودها
(تک: برهان) پرون هان ها آوندها گر آوند خواهی به تیغم نگر (فردوسی) (اسم) جمع برهان برهانها دلیلها حجتها.
بَراهِین، دلیلها، حجّتها (مفرد: بٌرهان)،