معنی برادرانه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ عمید
مانند برادر، بهطور برادری،
(صفت) [مجاز] محبتآمیز، از روی شفقت: نصیحت برادرانه،
مترادف و متضاد زبان فارسی
برادروار،
(متضاد) خواهرانه، دوستانه، مودتآمیز
فرهنگ فارسی هوشیار
مانند برادر بطور برادری.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.