معنی برا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

برا. [ب ُ / ب ُرْ را] (نف) برنده. بران. (آنندراج).قطع کننده. (آنندراج). رجوع به بران و بریدن شود.

فرهنگ عمید

بُرنده،
[مجاز] توانمند،

مترادف و متضاد زبان فارسی

جدی، قاطع، کارآ، کارآمد،
(متضاد) ناکارآمد، کند

گویش مازندرانی

هواکش پای تنور، محله ها

برادر

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت. بریدن) قاطع بران برنده.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر