بدوان در لغت نامه دهخدا - جدول یاب

بدوان در لغت نامه دهخدا

لغت نامه دهخدا

بدوان. [ب َ دَ] (ع اِ) رأی نو، گویند: هو ذوبدوان، وفی الحدیث: السلطان ذوعَدَوان و ذوبدوان، ای لایزال یبدو له رأی جدید. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر