بدمزه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
بدمزه. [ب َ م َ زَ / زِ / ب َ م َزْ زَ / زِ] (ص مرکب) بدطعم. (ناظم الاطباء). کریه الطعم. (یادداشت مؤلف). || چیزی که گوارا نباشد. (ناظم الاطباء).
فرهنگ عمید
بدطعم، آنچه مزۀ بد داشته باشد،
حل جدول
بدطعم، مقابل خوشمزه
امسخ
مترادف و متضاد زبان فارسی
بدطعم،
(متضاد) خوشطعم، خوشمزه
فرهنگ فارسی هوشیار
بدطعم، چیزی که گوارا نباشد
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.