معنی بخیه دوز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بخیه دوز. [ب َخ ْی َ / ی ِ] (نف مرکب) آنکه بخیه می دوزد:
چه گوید کس از شوخی بخیه دوز
کزو بخیه ٔ چشم من گشت روز.
میرزا طاهر وحید (از آنندراج).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر