معنی باوری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

باوری. [وَ] (حامص) این کلمه در معنی حاصل مصدری بکار رود اما نه جداگانه بلکه بصورت ترکیب آید چون:
- بدباوری، دیرباوری، زودباوری، خوش باوری، در معانی بدباور بودن. دیرباور بودن. زودباور بودن. خوش باور بودن و غیره.

باوری. [وَ] (اِخ) حسین بن یوحن بن ابونهبن نعمان باوری. مدتها در اصفهان بود و از گروهی مردم دانشمند کسب دانش کرد و در اصفهان در ماه ربیعالاول سال 587 هَ. ق. درگذشت. (از معجم البلدان).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر