معنی بان سوله در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بان سوله. [ل ِ] (اِخ) دهی است از بخش گوران شهرستان شاه آباد که در 32 هزارگزی شمال باختر گهواره و 7 هزارگزی آئینه وند واقع است. ناحیه ایست کوهستانی و سردسیر و دارای 450 تن سکنه. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول عمده ٔ آن غلات و لبنیات و شغل مردمش زراعت و گله داری است. ساکنین آن از تیره ٔ تفنگچی هستند و در پنج آبادی کوچک نزدیک بهم سکونت دارند و به این اسامی خوانده میشوند: بانسوله ٔ کلبعلی، بانسوله ٔ نام خواست، بانسوله ٔ حاتم، بانسوله ٔ ملک علی و بانسوله شیراز. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر