معنی بالا بلند کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
بالا بلند کردن. [ب ُ ل َ ک َ دَ] (مص مرکب) قد کشیدن. قامت افروختن. قدآختن:
بالا بلند کرد درخت بلند ناز
ناگه به حسرت از نظر باغبان برفت.
سعدی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.