معنی باغبانی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
باغبانی. [غ ْ / غ ِ] (حامص) عمل باغبان. نِطاره. (منتهی الارب). محافظت و نگهبانی باغ. پرستاری باغ. (ناظم الاطباء). باغ پیرائی. بستان بانی:
همی تا کند بلبل اندر بهاران
بباغ اندرون روز و شب باغبانی.
فرخی.
نهالی که باغش دل تست وز ایزد
بر او مر خرد را رود باغبانی.
ناصرخسرو.
شغل و عمل باغبان، نگهبانی باغ،
گلکاری، گلپروری، بستانی، بستانپیرایی، چمنپیرایی، باغداری
عمل و شغل باغبان حفاظت و نگاهبانی از باغ.