معنی بازی‌گوش، بازیگوش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

مترادف و متضاد زبان فارسی

بازی‌دوست، سربه‌هوا، تفنن‌جو، شیطان، متفنن،
(متضاد) آرام، عاقل، معقول

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر