معنی بازتافتن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بازتافتن. [ت َ] (مص مرکب) بازگرداندن. بازپیچاندن:
ز گردان لشکرش هر کس که یافت
عنانش بتندی همی بازتافت.
اسدی (گرشاسب نامه چ تهران ص 106).
و رجوع به تافتن شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

بازگرداندن، باز پیچاندن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر