معنی بار زدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

بار زدن. [زَ دَ] (مص مرکب) حمل کردن بار. چیدن بار. پر کردن وسیله ٔ نقلیه از بار. بار کردن چارپا: بارها را بکامیون بزن. || قپان کردن بار. || آنچه از فلز کم بهادر زر و سیم کنند. عیار. || خریدن بار.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر