معنی باتون در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

باتون. (اِ) قسمی از مرغهای شکاری. (ناظم الاطباء).

فرهنگ معین

[فر.] (اِ.) = باتوم. باطوم: میله کوتاهی از چوب یا لاستیک که پاسبانان بر کمر می آویزند و برای سرکوب کردن شورش و جنجال از آن استفاده می کنند.

فرهنگ عمید

چوب‌دستی از جنس چوب یا پلاستیک که افراد پلیس و نیروی انتظامی به‌عنوان اسلحۀ سرد به کار می‌برند،

مترادف و متضاد زبان فارسی

چوبدست، عصا، باتوم، باطوم

فرهنگ فارسی هوشیار

چوبدستی که ماموران بکمر میبندند

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر