معنی بابای کوهی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
بابای کوهی. [ی ِ] (اِخ) رجوع به باباکوهی شود:
ندانی که بابای کوهی چه گفت
بمردی که ناموس را شب نخفت.
سعدی (بوستان).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.