معنی ایز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ایز. (ترکی، اِ) نشان قدم. اثر پا. (فرهنگ فارسی معین).
- ایز کسی را گرفتن، رد پای کسی را گرفتن. او را پنهان تعقیب کردن. (فرهنگ فارسی معین).
- ایزگم کردن، رد پا را از میان بردن. گم کردن اثر و نشانه ٔ خود.
- || مردم را به اشتباه انداختن. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ معین

[تر.] (اِ.) نشان قدم، رد پا.،~ کسی را گرفتن رد پای کسی را گرفتن، کسی را پنهانی تعقیب کردن.،~ گم کردن الف - رد، رد پا را از بین بردن. ب - مردم را به اشتباه انداختن.

فرهنگ عمید

ردپا، رد پی، نشان قدم،
* ایز گم کردن: [عامیانه، مجاز]
رد گم کردن، رد پا را از میان بردن،
کسی را منحرف ساختن و به غلط انداختن،

حل جدول

رد پا

مترادف و متضاد زبان فارسی

اثر، رد، نشانه

گویش مازندرانی

نشانه، ردپا، حقیقت و کنه مطلب

فرهنگ فارسی هوشیار

ترکی جا پا (اسم) نشان قدم اثرپا. یا ایز کسی را گرفتن او را پنهانی تعقیب کردن. یا ایز گمد کردن. ‎ رد پا را از میان بردن گم کردن اثر و نشانه خود، مردم را به اشتباه انداختن.

پیشنهادات کاربران

رد پا و اثر

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر