معنی اپمید در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

اپمید. [] (اِ) صاحب فرهنگ شعوری بنقل از مجمعالفرس گوید: این کلمه آلتی است آهنین آهن جفت را و همچنین گاوی که با آن زمین را شیارکنند و صورت دیگر آنرا اتمید آورده و در برهان هیچیک از این دو صورت نیامده است ولی صورت دیگر آن ایمد را آورده و گوید چوبی است که گاوآهن را بر آن نصب کنند و زمین را بشکافند و آن را بعربی سکه گویند و بازذیل کلمه ٔ ایمر گوید آهن سرتیز را گویند که بر چوب قلبه نصب نمایند و بدان زمین شیار کنند. واﷲ اعلم.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر