معنی اوفی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
اوفی. [اَ فا] (ع ن تف) وافی تر: حظی اوفی و ذوقی اوفر از زندگانی برداشته. (ترجمه ٔ محاسن اصفهان). حق کسی را بتمام گزارنده تر. || باوفاتر. (ناظم الاطباء).
(اَ یا اُ) [ع.] (ص تف.) باوفاتر، وفادارتر.
(صفت) پیماندارتر باوفاتر وفادارتر.
اَوْفی، کاملتر (ین)، تمام تر (ین)، باوفاتر (ین)، پایدارتر (ین)،