معنی اوطار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
اوطار. [اَ] (ع اِ) ج ِ وَطَر. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (برهان). حاجات. (آنندراج) (غیاث اللغات). رجوع به وطر شود.
فرهنگ عمید
وطر
فرهنگ فارسی هوشیار
حاجات، نیازها
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.