معنی اوایل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
اوایل. [اَ ی ِ] (ع اِ) اوائل. ج ِ اول. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به اوائل و اول شود.
جمع اول.، آغازها، پیش ها، پیشینیان. [خوانش: (اَ یِ) [ع. اوائل] (صِ. اِ.)]
اول
سرآغاز
آغاز، ابتدا، اوایل، اوان، اول، بدو، شروع، عنفوان،
(متضاد) اواخر
روستایی از دهستان کوه پرات نوشهر
(تک: اول) نخست ها، یکم ها (اسم صفت) جمع اول. آغازها پیشها، پیشینها پیشینیان.