معنی انگشت نمایی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

انگشت نمایی. [اَ گ ُ ن َ / ن ِ / ن ُ] (حامص مرکب) شهرت کردگی درنیک نامی و یا بدنامی ولی در بدنامی بیشتر استعمال میکنند. (ناظم الاطباء). معروفیت. رسوایی:
عشق و درویشی و انگشت نمایی و ملامت
همه سهل است تحمل نکنم بار جدایی.
سعدی.
|| نمایش چیزی به انگشت. (ناظم الاطباء).

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ معروفیت شهرت (بنام نیک)، شهرت ببدی (غالبا بمعنی اخیر مستعمل است) .

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر