معنی انگشت عروسان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

انگشت عروسان. [اَ گ ُ ت ِ ع َ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) قسمی حلوا که آن را انگشت عروسان هم گویند. (برهان قاطع) (هفت قلزم). قسمی از حلوا که از شکر سازند بقدر انمله و آگین آن مغز پسته ٔ کوفته باشد پارسیان آن را انگشت عروسان خوانند و بترکی گلین بارماقی و بعربی اصابع الحور گویند. (از انجمن آرا). || نوعی انگور. (برهان قاطع) (مجموعه ٔ مترادفات ص 51). و رجوع به انگشت عروسان و اصباع الحور شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر