معنی انقلابی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
انقلابی. [اِ ق ِ] (ص نسبی) منسوب به انقلاب. شورشی. || کسی که طرفدار انقلاب است. || (اِخ) نام فرقه ای در اول مشروطیت. (یادداشت مؤلف).
منسوب به انقلاب، شورشی، طرفدار انقلاب، انقلاب کننده. [خوانش: (~.) [ع - فا.] (ص نسب.)]
چریک، مبارز، اخلالگر، شورشگر، شورشی
شورشی، آشوبی (صفت) منسوب به انقلاب شورشی، طرفدار انقلاب. جمع: انقلابیون.