معنی اندرزگر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

اندرزگر. [اَ دَ گ َ] (ص مرکب) مشاور. معلم. (در زمان ساسانیان). (ایران در زمان ساسانیان ص 252). واعظ. ناصح. مذکر. پند دهنده. (یادداشت مؤلف).

فرهنگ عمید

اندرزدهنده، پنددهنده، نصیحت‌کننده،
در دورۀ ساسانیان، مشاور،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر