معنی انتقاد کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

انتقاد کردن. [اِ ت ِ ک َ دَ] (مص مرکب) عیب گرفتن. || نقد کردن.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

خرده گیری، خرده گرفتن

کلمات بیگانه به فارسی

خرده گیری - خرده گرفتن

فرهنگ فارسی هوشیار

عیب گرفتن، نقد کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر