معنی امیال در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

امیال. [اَم ْ] (ع اِ) ج ِ میل (مقیاس). (از آنندراج) (فرهنگ فارسی معین). رجوع به میل شود. || در فارسی گاه جمع مَیْل آید. خواهشها. کامها. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به میل شود.

فرهنگ معین

(اَ) [ع.] (اِ.) جِ میل، خواهش ها، کام ها.

فرهنگ عمید

مِیل

فرهنگ فارسی هوشیار

جمع میل

فرهنگ فارسی آزاد

اَمْیال، در عربی جمع مِیْل است بمعنای میله یا مِیل جراحی و یا مِیله هائی که در راهها علائم و مسافات را نشان میدهد و یا مسافتی باندازه 1609 متر (مایل)... آمّا در فارسی بعنوان جمع مَیْل (مصدر مالَ، یَمِیلُ) و بمعنای رَغبت ها، خواهشها، تمایلات و مَیل ها بکار میرود،

پیشنهادات کاربران

خواهش های نفسانی

هوس ها-اهوا-تمایلات-

گرایش ها-میلها

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر